سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که کرده وى به جایى‏اش نرساند ، نسب او را پیش نراند . [ و در روایت دیگرى است : ] آن که گوهر خویشش از دست شود ، بزرگى تبار وى را سود ندهد . [نهج البلاغه]

خلقت

 
 
خلقت(جمعه 87 شهریور 29 ساعت 1:26 صبح )

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا به امید تو

سلام . امید وارم تمام روزگار زندگی به کام شما خواننده عزیز باشه . برای همه آرزوی موفقیت می کنم .

این موضوع بر گرفته از تفسیر سوره مومنون آیه 12-16 می باشد

 

خلقت انسان :

مراحل تکامل جنین در رحم مادر‏ :

در ابتدا می گوید : ما انسان را از چکیده و خلاصه ای از گل آفریدیم

این گام نخست چنین بیان می کند که انسان را با عظمت و با آن همه استعداد و شایستگی و ... ، از خاکی بی ارزش است خاکی که در کم ارزش بودن ، ضرب المثل است و این نهایت قدرت نمایی خداست که از چنین مواد ساده ای چنان موجودی بدیعی آفرید .

در آیه بعد می فرماید :

سپس او را نطفه ای قرار دادیم در قرار گاهی امن و امان

تعبیر از رحم در این آیه اشاره به موقعیت خاص رحم در بدن انسان است که در محفوظ ترین نقطه بدن که از هر طرف کاملا تحت حفاظت است قرار گرفته .

ستون فقرات و دنده ها از یک سو _ استخوان نیرومند لگن خاصره _ پوشش متعدد شکم - حفاظتی که از ناحیه دست به عمل می آید .

مراحل شگفت آور و  بهت آور سیر نطفه در رحم مادر اشاره می کند

سپس ، ما نطفه را به صورت خون بسته ای در آوردیم و بعد این خون بسته را به (مضغه)که شبیه گوشت جویده است تبدیل کردیم و بعدا آن را به صورت استخوان در آوردیم ، و از آن پس بر استخوان ها گوشت پوشاندیم .

این چهار مرحله متفاوت که به اضافه مرحله نطفه بودن ، مراحل پنجگانه ای را تشکیل می دهد .

در پایان آیه به آخرین مرحله که در واقع مهمترین مرحله آفرینش بشر است با یک تعبیر سر بسته و پر معنی اشاره کرده ، می فرماید : سپس ما او را آفرینش تازه ای بخشیدیم .

بزرگ و پر برکت است خدایی که بهترین خلق کنندگان است .

توجه : خالق از ماده خلق و خلق در اصل به معنی اندازه گیری است .

باید به این نکته هم توجه داشت که خلق خدا با خلق غیر او متفاوت است .

1. خداوند  ماده و صورت اشیاء را می آفریند ، در حالی که اگر انسان بخواهد چیزی ایجاد کند تنها می تواند با استفاده از مواد موجود این جهان صورت تازه ای به آن ببخشد .

2. از سوی دیگر خلقت و آفرینش خدا نامحدود است و خالق همه چیز است ( الله خالق کل شیء )در حالی که انسان موجودات بسیار محدودی  را می تواند ابداع کند و گاه توأم با انواع ضعف ها و نقص ها است که در جریان عمل باید آنها را تکمیل کند .

3.در آنجا که انسان توانایی بر این امر پیدا می کند آن نیز اذن و فرمان خداست که بی اذن او در عالم حتی برگی بر درختی نمی جنبد چنان که درباره حضرت مسیح در سوره ( مائده)  آیه 110 می فرماید ( در آن هنگام که تو از گل ، صورتی همچون صورت پرنده به اذن من خلق می کردی )

آیه بعد  از مسائل توحید و شناخت مبدأ به طرز زیبا و ظریفی به مسأله معاد منتقل می شود که می فرماید : این انسان به همه شگفتی هایش تا ابد زنده نمی ماند زمانی فرا می رسد که این ساختمان عجیب از هم فرو می ریزد و شما بعد از این زندگی همگی می میرید . ولی این مردن به معنی پایان زندگی نیست .

آدم تعجب می کنه قران تمام این حرف ها را قرنها پیش بیان کرده در صورتی که بشر تازه به این علم ها می رسد . از نظر من اگه بشر در آن زمان به دقت تمام این علم را مورد بررسی قرار می داد شاید ما الان به علمی بیشتر از اینها دست پیدا می کردیم

 

 

ای انسان بنگر از چه آفریده شد ه ای

 

سوره طارق آیه 1 الی 10

این سوره با سوگند های زیبا و اندیشه بر انگیزی ، آغاز می شود ، سوگند هایی که مقدمه ای است برای بیان یک واقعیت بزرگ .

در آیه 1 ، 2 و 3 می فرماید :

1. سوگند به آسمان و کوبنده شب

2.و تو نمی دانی کوبنده شب چیست

3.ستاره ای است بلند و درخشان و شکافنده تاریکی

در آیه 1 طارق از ماده  (طرق) به معنی کوبیدن است و راه را از این جهت (طرق) گویند که با پای رهروان کوبیده می شود و (مطرقه)به معنی پتک و چکش است که برای کوبیدن فلزات و مانند آن به کار می رود .

امیر مومنان علی (ع) درباره اشعت بن قیس منافق ، که شب هنگام به در خانه آن حضرت آمد ، و حلوای شیرینی با خود آورده بود که به پندار خام خویش قلب علی (ع) را به خود متوجه سازد ، تا در ماجرائی به نفع او حکم کند ، می فرماید :

و از این شگفت انگیز تو داستان کسی استکه شب هنگام ، در خانه را کوبید و بر ما وارد شد ، در حالی که ظرف سر پوشیده پر از حلوای لذیذ با خود آورده بود ...

قرآن خودش در اینجا طارق را تفسیر کرده می گوید :

این مسافر شبانه همان ستاره درخشان است که بر آسمان ظاهر می شود ، و به قدری بلند است که گوئی می خواهد سقف آسمان را سوراخ کند و نورش به قدری خیره کننده است که تاریکی ها را می شکافد و به درون چشم آدمی نفوذ می کند .

در این که : آیا این ستاره ، ستاره معینی است مثل زحل و یا .... ؟ تفسیر متعددی صورت گرفته اما در آیات بعدی آن را به (نجم ثاقب) (ستاره نفوذ کننده ) تفسیر کرده است . ثاقب از ماده ثقب است به معنی سوراخ کردن . معلوم می شود : منظور هر ستاره ای نیست ، بلکه ستارگان درخشان است که نور آنها پرده های ظلمت را می شکافد و در چشم آدمی نفوذ می کند.

از امام صادق نقل شده است : در آنجا که منجمی از آن حضرت سوال کرد : منظور از ثاقب در کلام خدا ( النجم الثاقب ) چیست ؟

فرمود : ستاره زحل است که طلوعش در آسمان هفتم است ، نورش آسمان ها را می شکافد و به آسمان پایین می رسد ، لذا خداوند آن را نجم ثاقب نامیده است .

این ستاره ویژگی هایی دارد که آن را شایسته سوگند می کند ، از یک سو ، دورترین ستاره گان قابل مشاهده منظومه شمسی است ،و به همین جهت در ادبیات عرب هر چیز بلند را بدان مثال می زنند و گاه آن را شیخ النجوم گفته اند .

ستاره زحل که نام فارسی آن کیوان است دارای حلقه های متعددی است که آن را احاطه کرده و هشت قمر دارد .

 

آرزو خوشبختی برای شما خواننده محترم دارم .روز خوش .اگه زنده بودم ادامه می دم.

با تشکر از شما  

 

 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 2033  بازدید


» اشتراک در خبرنامه «